نیویورکتایمز: ایران در شطرنج منطقه، آمریکا را مات کرده است
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۹۰۱۸۰
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - کیهان نوشت: دیویدای سنگر و استیون ارلانگر دو تحلیلگر ارشد امور خاورمیانه، در تحلیلی که از سوی نیویورکتایمز منتشر شده، نوشتند: حمله حماس به اسرائیل، تصورات و معادلات متعدی را که در ذهن مقامات آمریکایی بود، تغییر داد. بایدن و دستیاران امنیت ملی او چند ماه قبل بر این باور بودند که احتمال درگیری با ایران و نیروهای نیابتیاش به خوبی مهار شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما حمله حماس در ۷ اکتبر و پاسخ اسرائیل، همه اینها را تغییر داد. اکنون مقامات آمریکایی و اسرائیلی و کشورهایی که برای حفظ جریان تجارت در دریای سرخ تلاش میکنند، با ایران تازه تهاجمی مقابله میکنند. پس از انجام حملات متعدد، از لبنان گرفته تا دریای سرخ و عراق، گروههای نیابتی دوبار در هفته گذشته با نیروهای آمریکایی درگیر شدهاند. در همین حال، برنامه هستهای ایران روی دور تند قرار گرفته است است.
مقامات اطلاعاتی آمریکا و اروپا میگویند که آنها معتقد نیستند که ایرانیها خواهان درگیری مستقیم با ایالات متحده یا اسرائیل هستند. اما به نظر میرسد که ایرانیها بیش از حد مایل به نشان دادن توانمندیهای خود هستند که حملات را امکانپذیر کنند و هدف قرار دادن پایگاهها و کشتیهای آمریکایی حامل کالا و سوخت را هماهنگ کنند.
افزایش چشمگیر دامنه کمکهای ایران به روسیه به پیچیدگی این مشکلات میافزاید. آنچه با ارسال قطرهای پهپادهای شاهد به روسیه برای استفاده علیه اوکراین آغاز شد، به سیل تبدیل شد. این بازتابی از پویایی قدرت به شدت تغییریافته است. ایران خود را منزوی نمیبیند. این کشور در ائتلاف با مسکو و چین، دو عضو شورای امنیت قرار دارد که در گذشته از واشنگتن در تلاش برای محدود کردن برنامه هستهای ایران حمایت میکردند. برجام پنج سال پیش توسط ترامپ به پایان رسید. ایران دو ابرقدرت را نهتنها به عنوان متحد، بلکه به عنوان مشتریانی که تحریمها را شکست میدهند، در کنار خود دارد.
صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتمهاوس گفت: «من ایران را در موقعیت خوبی میبینم که آمریکا و منافع آن را در خاورمیانه مات کرده است. ایران در تمام مرزها فعال است، در برابر هر نوع تغییری مقاومت میکند و در عین حال در سطوح بسیار هشداردهنده، اورانیوم را غنی میکند.»
بایدن با هدف احیای توافق هستهای ایران ۲۰۱۵ که ترامپ سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، روی کار آمد. با مذاکراتی که انجام شد، ایران ملزم میشد که سوخت هستهای تازه تولید شده خود را مانند سال ۲۰۱۵ به خارج از کشور ارسال کند اما تلاشها به شکست انجامید. یکسال بعد، ایران برنامه هستهای خود را تسریع کرد و برای اولینبار اورانیوم را با خلوص ۶۰درصد غنیسازی کرد. این اقدام حسابشدهای بود. با این حال، در تابستان ۲۰۲۳، برت مک گورک، هماهنگکننده خاورمیانهای بایدن، بیسروصدا دو توافق جداگانه را با ایران منعقد کرد. اولی، مبادله پنج زندانی آمریکایی در ازای چند ایرانی زندانی و انتقال ۶میلیارد دلار دارایی ایران از کرهجنوبی به حسابی در قطر بود. توافق دوم نانوشته بود. بر اساس آن ایران غنیسازی را محدود و نیروهای نیابتی را کنترل میکرد تا بتوان در مورد یک توافق گستردهتر گفتوگو کرد. برای چند ماه به نظر میرسید که این توافق کار میکند.
مقامات اطلاعاتی آمریکا میگویند که ایران حمله حماس به اسرائیل را تحریک نکرده و احتمالا حتی در مورد آن چیزی به او گفته نشده است. اما به محض شروع جنگ علیه حماس، نیروهای نیابتی ایران وارد حمله شدند. حزبالله لبنان، تعداد زیادی راکت به سمت یک پایگاه نظامی اسرائیل شلیک کرد که آن را «واکنش اولیه» به ترور یکی از رهبران ارشد حماس در لبنان خواند. برخی در دولت اسرائیل، مانند وزیر جنگ، هشدار دادهاند که اتفاقات در مورد حماس نباید با حزبالله تکرار شود. تصور میشود که حزبالله ۱۵0هزار موشک را به سمت اسرائیل هدف گرفته و برخی از نیروهایش را برای تهاجم آموزش داده است. حزبالله یک عامل بازدارنده در برابر هرگونه حمله بزرگ اسرائیل به ایران است، با توجه به تلفاتی که هزاران موشک آن میتواند به اسرائیل وارد کند. نیروهای نیابتی ایران در عراق و سوریه بیش از ۱۰۰ حمله به آمریکاییها انجام دادهاند.
قسمتی دیگر درگیری با فوریترین تأثیر جهانی، در دریای سرخ متمرکز شده، که ارتش یمن، کشتیهای اسرائیلی را هدف قرار میدهد. مرسک، یکی از بزرگترین کشتیهای حملونقل جهان، تمام ترانزیتها از طریق دریای سرخ را به حالت تعلیق درآورده است. آمریکا ماتریس بازدارندگی ایجاد کرده، اما حضور این ناوها و نیروهایش، آمریکا را بیشتر در معرض دید قرار میدهد و میتواند محرکی برای تشدید تنش باشد.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: جمهوری اسلامی ایران نیویورک تایمز نیروهای نیابتی دریای سرخ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۹۰۱۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.